«نفس تو گلوم حبس شده بود. با یه دست طناب نجات رو محکم گرفته بودم و با دست دیگه دوربین دوچشمی رو برداشتم و باهاش به اطراف نگاه کردم. نه به نهنگ که به مادرم که بهسختی فریادهایش در مورد اندازهی نهنگ رو میشنیدم و فراموش کرده بودم که نباید بزارم منو ببینه. حتی از اون فاصله میتونستم لیزا مک کالن رو ببینم که لبخند به لب داشت و چشمهایش در حال بازشدن به سمت بالا بود. حالتی بود که بهندرت رو خشکی به خودش میگرفت. خاله کاتلین یه کاسهی بزرگ میگو و تعدادی لیموی قاچشده رو به همراه یه سبد بزرگ نون رو میز چوبی سفید گذاشت...»
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 400 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 9 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9786007845905 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.