از پیش استگمن در کانارسی تا هتل سن دیوید برای پارکر راهی نبود. کانارسی آخر خط بود. پیدا کردن لین کار سختی نبود. زیر اسمش لیست بلند بالایی بود. لین هم شک نداشت که پارکر مرده. اما مال بیشتر حواسش جمع بود. مگر این که از اسم دیگری استفاده می کرد.
پارکر از کانارسی به منهتن آمده بود، به هتلی برگشته بود که برایش رزرو کرده بودند. لباس هایی را که سه روز تنش بودند عوض کرد. دوش گرفت و اصلاح کرد. دوباره لباس پوشید و رفت بیرون تا چیزی بخورد و دو دوتا چهارتایی بکند.
پشت میز نشست و رفت تو فکر. می خواست از راه لین، مال را پیدا کند امیدی به زندگی نداشت. باید راه دیگری را امتحان می کرد. احتمال این می رفت که مال دوباره با سندیکا ارتباط داشته باشد. شاید بتواند از طریق سندیکا او را به چنگ بیاورد.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 155 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9786227612486 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.
وست لیک با نام مستعار ریچارد استارک شخصیت پارکر را در مجموعه ای از آثارش خلق کرد که رمان "شکارچی" یکی از آنهاست. به گفته وست لیک از مقدمه شکارچی "همیشه پای پول در میان است. پول مایه ی بدبختی است و انسان را به نابودی می کشاند."
پارکر به خاطر پول, خیانت و وسوسه پا روی همه ارزش های انسانی می گذارد و همه چیز را نابود می کند. همه شخصیت های داستان به دنبال پول در یک "دور باطل" گرفتار می شوند و راه به جایی نمی برند.