... آرتور ساک باشگاهش را انداخت و دو قدم عقب رفت. نبضش تند میزد و خون در دستانش منجمد شده بود. همیشه قبل از مبارزه هم این حال به او دست میداد. بعد صدای خودش را شنید، ندایی از درونش قاطعانه وادارش میکرد درگیر شود، بدون اینکه چاقو بخورد، با ضربههای ترکیبی و سریع و دقیق... آرتور انگشتانش را محکم مشت کرد. اما بعد چیزی دید که انتظارش را نداشت...
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 180 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 2 |
تاریخ چاپ | 1402 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9786226983228 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.