دیگر نوبت تنهایی و انزوا رسید؛ این خانه، کنار رودخانه، مثل کشتی عظیم به گل نشسته ای بود. هوا هم همین طور؛ روزهای داغ سوزان یکی پس از دیگری می آمدند و می رفتند؛ توفانی تابستانی به راه افتاد که مجبورمان کرد آن شب توی خانه بمانیم. باد زوزه می کشید و درختان ناله می کردند. آن هنگام که در خانه صحبت به شبح و وِرد کشیده شد، صاعقه بر رود فرود می آمد و خانه را با چنگال های تیزش در بر می گرفت. آتش شومینه ترق تروق می کرد، شعله های شمع سوسو می زدند، در دل تاریکی، در آن فضای خوشایند ترس و اعتراف، چیزی منحوس و نامیمون ظاهر شد.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 566 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1398 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9786226513876 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.