ر«من رو از خردهریزهای باقیمونده از میدون جنگ بادِنبادِن وُر تِمبرگبادِن درست کرد. پاهام مال شیپورچی هنگ سوارهنظام، دستهام مال سرباز نارنجکانداز، تنهم مال سرتیپ و کلهم مال گروهبانیکم هنگ پیادهنظامه.»
کاوشگر قطب موهای کمپشت بیحالتش را صاف کرد و کلاه هلالیاش را دوباره روی سرش گذاشت.
«من رو یک ماه توی وان چسب خوابونده بود، با یک صاعقه جون گرفتم و زنده شدم.»
لبخندی زد و دندانهای سبز جلبکگرفتهاش نمایان شد.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 232 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 6 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | داستان نوجوان |
شابک | 9786222040642 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.