روزی روی چمنها دراز کشیده بودم و به آسمان بدون ابر نگاه میکردم که ناگهان 12 هواپیمای نظامی از آسمان رد شدند و خطوط سفیدی پشت سرشان ایجاد کردند. من با شگفتی خطهای سفید را تماشا کردم که بهآرامی محو شدند و آسمان بار دیگر آبیِ پاک شد. ناگهان فکر کردم چرا نقاشی کنم؟ چرا خودم را به دو بُعد محدود کنم وقتی میتوانم با هر چیزی اثری هنری بسازم؟ با آتش، آب یا حتی بدن انسان. هر چیز! انگار چیزی در ذهنم جرقه زده باشد، فهمیدم هنرمند بودن یعنی آزادی بیاندازه داشتن. حتی با غبار یا آشغال هم میتوانستم اثر هنری خلق کنم. حس آزادی غیرقابل باوری به من دست داد؛ بهخصوص برای شخصی مثل من که در خانهای تقریباً بدون آزادی زندگی میکردم.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 400 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 8 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | زندگینامه |
شابک | 978622999946 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.