مامان نیاز دارد مدتی با خودش خلوت کند. و به همین دلیل بود که من خانه را ترک کردم.
مامان، چرا باید مدتی با خودت خلوت کنی؟ و چرا بابا از خانه نقلمکان کرد، و نه شما؟
نینا، به او بگو چرا.
هایدی، من برای فکر کردن مدتی وقت نیاز دارم.
نمیتوانید وقتی بابا پشیمان است، فکر کنید؟
نه.
چرا نه؟ ولی من که میتوانم وقتی بابا پیش ماست، فکر کنم.
هایدی، خوش به حال تو.
این چیزی نیست که کسی در سنو سال تو درک کند. صلاح نیست دراینباره چیزی بدانی.
پس من باید این واقعیت را قبول کنم که شما تا مدتی جدا از هم به سر خواهید برد؟
بله، همینطور است.
چه عجیب.
خوب است، فکر کنم من قرقاول سفارش بدهم.
به تو میآید چنین کاری کنی.
منظورت چی است؟
نینا، قیمت قرقاول چند برابر بقیه غذاهاست. حتا در منو هم گفته شده است. اینجا را ببین.
اضافه بها برای قرقاول
پس یعنی تو یک کم آلمانی میفهمی؟
بله، من یک کمی آلمانی میفهمم، و اگر هم تو را شناخته باشم، که میشناسم، قصد داری وانمود کنی که انگار بدیهی است که هزینه اضافی قرقاول بین ما دو نفر تقسیم میشود؛ آن هم درحالیکه من فقط کیی دو تا سوسیس با ترشی کلمپیچ میخورم، که قیمتش شش یورو است.
هرچه باشد، ما یک خانوادهایم.
من قصد ندارم هزینه اضافی قرقاول را بپردازم، بیخیال شو.
تلمان، خودت را جمعوجور کن.
من خودم را جمعوجور کنم؟ من هزینه کوفتی اضافی قرقاول را نمیدهم!
بابا، من فکر میکنم شما باید برگردید پیش ما.
من قصد ندارم هزینه کوفتی چندبرابری قرقاول را بپردازم!
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 232 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1396 |
موضوع | ادبیات جهان |
شابک | 978-600-405-188-0 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.