از دیشب که نیلَم عینِ صاعقه زده ها از باغ بیرون دوید وزیر نور مهتاب خودش را به خوابگاه رساند، از دل تاریکی صداهای ناآشنایی به گوشم می رسد که از جنس برخورد شاخه های درختان بامبو، جیغ پرنده های شب و شیون باد در حجم گیاهان توپی نیست. صدای قدم های سنگینی را هم می شنیدم که تا نزدیک صبح پشت خوابگاه و اطراف باغ پرسه می زد.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 132 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 2 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | رمان ایرانی |
شابک | 9789643294243 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.