یادداشت‌های کتابفروش جهان داستانی وسیعی دارد؛ از اردن تا مسکو و از گوژپشت نوتردام تا دکتر ژیواگو و قهرمانان رمان‌های عربی. ابراهیم الوراق کتابفروشی است ترس‌خورده از صدای درونش و پنهان‌شده در پناه ردیف شاهکارهای ادبی که بی‌وقفه می‌خواند و گاه می‌فروشدشان. اما رنج فزاینده‌ای که بر او می‌رود و بر دیگران همچنین فقر، خشونت و افراط‌گرایی از او موجود دیگری می‌سازد و جانوران نهفتهٔ درونش را بیدار می‌کند.
« ... قربان! احساس میکنم مثل زنی که جنینی در رحمش تکان می‌خورد، موجود خطرناکی را باردارم که هر وقت عصبانی می‌شود به حرکت می‌افتد.»
افسر با خنده گفت: «و این جنین به تو چه می‌گوید؟»
«قربان او از جنین بزرگ‌تر است. اندازهٔ یک هیولاست و همان خصوصیات هیولا را دارد.»
افسر با عصبانیت گفت: «و به تو چه می‌گوید؟»
«او مرا تحریک به کشتن بعضی شخصیت‌ها می‌کند. حتی از من می‌خواهد جسدهایشان را مثله کنم.»
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
| قطع کتاب | رقعی |
| تعداد صفحه | 370 |
| نوع جلد | شومیز |
| نویسنده | |
| مترجم | |
| ناشر | |
| نوبت چاپ | 4 |
| تاریخ چاپ | 1402 |
| موضوع | رمان خارجی |
| شابک | 9786004057431 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.
.jpg)
