بوی دود در مشامش پیچید. ذغالهای گداخته که روی درِ ردیف دیگهای مسی سوار بر اجاقهای سنگی پلوی عروسی را دم میکرد، در باد سرخ و خاکستری میشد. بوی خوش برنج دم کرده هوا بود. زن و مرد در هیاهو اینور و آنور میرفتند. آمدن موکب عروس نزدیک میشد.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 176 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1398 |
موضوع | رمان فارسی |
شابک | 9786003764309 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.