یک تابستان دههی شصت. یکی از شهرستانهای فرانسه، کنار دریاچه، نزدیک سویس. ویکتور کمارا، راوی داستان پسر هجدهساله و بیملیتی است که بهخاطر مبارزه با ترس (ترس از جنگ، از فاجعهای بزرگ، از دنیای بیرون) و نا امنی و تهدیدی که پیرامونش حس میکند، در این شهر آب گرم مخفی میشود. آنجا با شخصیتهای مرموزی آشنا میشود، از جمله دکتری که اسم خودش را «ملکه آسترید» گذاشته... و خصوصاً ایون، با سگ آلمانیاش... او میکوشد منظرهها، لحظات فرار و فضای گذشتهی دور را دوباره زنده کند. ولی انگار از پشت شیشهی یک قطار، همه چیز پشت سر هم میآیند و میروند، طوری که دیگر چیزی جز یک سراب و چشمانداز تصنعی باقی نماند. انسان بیریشهای در جستوجوی زمانی که ازدسترفته و جوانیای که گذشته.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 161 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | حسین سلیمانی نژاد |
ناشر | |
نوبت چاپ | 2 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9789643629922 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.