آن آبادی را از روی خاطرههای مادرم مجسم کرده بودم، از روی دلتنگیاش لابهلای آن آههای پرحسرت.
تا زنده بود برای کومالا آه میکشید، در حسرت بازگشت به آنجا.
اما هرگز نتوانست به آنجا برگردد.
حالا من به جایش میآیم.
چشمهایی را با خود میآورم که او با آنها به کومالا نگریسته بود.
چشمهایش را به من امانت داد تا به جای او تماشا کنم.
به عقیدهی بسیاری پدرو پارامو بهترین رمان مکزیکی سدهی بیستم است و برخی نیز آن را از بهترین رمانهای قرن بیستم میدانند.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | جیبی |
تعداد صفحه | 196 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 8 |
تاریخ چاپ | 1402 |
موضوع | ادبیات جهان |
شابک | 978-964-209-274-1 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.