آنتوان روکانتن شخصیت اصلی رمان تهوع مورخیست که پس از سالهای متوالی سفر کردن تصمیم میگیرد که در شهر ساحلی کوچک بوویل مستقر شود تا کتابی در باب مارکی دورولبون بنویسد. «نباید آشکار کرد که مارکی دورولبون عجالتاً نمودار یگانه توجیه وجود من است.»
روکانتن تنهاست زیرا اعتقاد دارد که راستنمایی همزمان با دوستان ناپدید میشود و از طرفی خود را نزدیک مردم، در سطح تنهایی میداند. دلمشغولی عمدهی او وجود است. «همیشه ازش آگاه بودم: من حق وجود داشتن نداشتم. به حسب تصادف پدید آمده بودم. مثل یک سنگ، یک گیاه، یک میکروب وجود داشتم. زندگیم اللهبختکی و در هر جهتی میرویید.» هر گاه که روکانتن به اطرافش از حیث موجودیت نگاه میکند دچار حسی میشود که خود آن را تهوع میخواند. «چقدر ناگوار بود! و از سنگریزه میآمد، مطمئنم، از سنگریزه گذشت و آمد توی دستم. بله، خودش است، درست خودش است: نوعی تهوع توی دستها.» روکانتن پس از مدتی به تجربه پی میبرد که موسیقی و به طور کلی هنر باعث میشود که تهوع ناپدید شود.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 251 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 18 |
تاریخ چاپ | 1402 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9786002298881 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.