آنالیسا می پرسد : قصد داری نخست وزیر بشوی؟
کرن می گوید : بله ... و تو هم قرار است به من رأی بدهی
آنالیسا می گوید: تا ببینیم ... ولی من یکی که ترجیح می دهم تو تلاشت را بکنی نخست وزیر بشوی تا این که خبیث و علاف پرسه بزنی. شاید دیگر مجبور نشوم تو را بیرون بیندازم
کرت می پرسد : یعنی تو در این فکر بودی که من را بیندازی بیرون؟
آنالیسا می گوید: بله ، در فکرش بودم
کرت می گوید : خب من که به عمرم از این حرف های پرت و پلا نشنیده بودم . هیچ کس نامزد نخست وزیری را از خانه اش بیرون نمی اندازد.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 96 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 1 |
تاریخ چاپ | 1398 |
موضوع | داستان نوجوان |
شابک | 9786004052917 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.