روزگاری نزهتالسلطنه بودم، از تیر و طایفۀ قجر. آقاجانم اصرار داشت نامم را کامل بخوانند. نه بهخاطر خط و ربطمان با نسلی که به شاهان میرسید، که دربارۀ بدیع همینقدر حساس بود؛ بدیعالسلطنه! انگار با آن لقب سنگین پشت اسممان، نازدانگی ما را جار میزد!
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 701 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 7 |
تاریخ چاپ | 1401 |
موضوع | رمان ایرانی |
شابک | 9789641934486 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.