«من عاشق اینم که ملت برام مجانی کار کنن! عاشقشم!»
«ولی... این درست نیست... اینا چند ماه کار کردن! بالاخره یه چیزی باید بهشون بدی!»
«خیلهخب، من بهشون 15 هزارتا...»
«فقط 30 هزارتا برای اینهمه کار؟»
«نه، 15 هزارتا برا جفتشون...»
«ولی این غیرممکنه...»
«هیچی غیرممکن نیست... به من نگاه کرد: «این یارو کیه؟»
«نویسندهی فیلمنامهست.»
«اینکه یه پیرمرده. پاش لب گوره. ده هزار دلار از دستمزدش کم میکنم...»
«نه، حسابوکتاب ایشون با منه...»
«پس من دهتا از تو کم میکنم و تو هم دهتا از این کم کن.»
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 300 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 19 |
تاریخ چاپ | 1402 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9789643627218 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.