زندگی چیزی نیست غیر از چاه تنهایی که با گذر سالیان عمیقتر میشود و من که یتیم بودم و پوچی ذاتیام از دیگران بیشتر است، از آغاز در برابر جمعگونهای که خانواده باشد محتاطتر بودم. اما آن شب تنهاییام که خود از پیش بسیار عظیم بود ناگهان بینهایت شد، انگار تهبندیِ موحش آن چاه، که آهستهآهسته عمیقتر میشود، واداده مرا به سیاهی فروانداخته باشد. محزون بر زمین دراز کشیدم و زیر گریه زدم. اکنون میفهمم آن کودک که در دنیایی ناشناخته میگرید نادانسته تولد خویش را آسانتر میکند. من که فرزندخوانده بودم، نادانسته در هیأت کودکی متولد میشدم که خونآلود و حیرتزده از آن شب تاریک بیرون میآید که بطن مادرش است و یگانه کاری که از من برمیآمد خود را به گریه سپردن بود.
ما آب حیات می فروشیم.
کتاب وب : خدمات ویژه برای خرید کتاب از جمله خرید کتاب با تخفیف و ارسال رایگان کتاب به سراسر کشور
قطع کتاب | رقعی |
تعداد صفحه | 160 |
نوع جلد | شومیز |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
نوبت چاپ | 3 |
تاریخ چاپ | 1400 |
موضوع | رمان خارجی |
شابک | 9786002298423 |
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت کتاب وب می باشد.