خاطرات خون آشام درباره عشق، روابط خونی، رفاقت، آمال و آرزوها، قدرت، انتقام و فداکاری... داستان النا گیلبرت، دختر زیبا، اجتماعی و البته گرفتار تنهایی فزاینده میان خانواده و دایره دوستانش، داستان استفان سالواتوره، تازه وارد اسرارآمیز مدرسه با پیشینه ای پانصد ساله از شکار انسان.
آنان متوجه میشوند مسئولین سیرک بزرگ شهر با حیوانات بدرفتاری می کنند؛ از جمله با بچه خرسی که مادرش را تازه از دست داده است. آنان نقشه ای میکشند تا بچه خرس را نجات بدهند؛ اما تربیت بچه خرس کار چندان ساده ای نیست...