و آنجا با پسری به اسم الکس و مادرش جوی آشنا میشود. امیلی متوجه میشود پدربزرگ الکس خانهای برایشان به ارث گذاشته؛اما آرچی پسرخالهی جوی قصد دارد آنها را از ارث محروم کند و خودش سرای طاووس را تصاحب کند، امیلی و الکس وارد ماجرایی میشوند تا وصیتنامهی اصلی را پیدا کنند و جلو نقشهی شوم آرچی را بگیرند.