کریتون یکی از کوتاهترین دیالوگهای افلاطون است؛ اما بهرغم حجم اندک و زبان و ساختار و درونمایهی بهظاهر ساده، مسائل پیچیده و تفسیرپذیری در بر دارد که دستمایهی موشکافیها و بحثهای درازآهنگ در میانِ سقراطشناسان شده و مقالهها و کتابهای پرشماری به بار آورده است. واکاویهای این دیالوگ در فلسفهی اخلاق و فلسفهی سیاسی و فلسفهی حقوق، خواننده را نسبت به میزانِ سازگاری یا ناسازگاری میانِ اخلاق و قانون، حقِ فردی و مسئولیتِ اجتماعی، آزادیِ فردی و پایبندی به احکامِ حکومتی، و اینکه در هر یک از این دوگانهها، به کدامیک باید اولویت بخشید، به تأمل وامیدارد و ذهنِ او را با این پرسش درگیر میسازد که آیا شهروندان وظیفه دارند که همواره قوانین و احکامِ قضایی را کورکورانه بپذیرند، و آیا تحتِ هیچ شرایطی، حتی اگر به آنان ظلم شود، حقِ نافرمانیِ مدنی ندارند. در کنارِ مسائلی از این دست، کریتون از اصلیترین منابعِ پژوهش دربارهی اندیشه و منشِ سقراط و، همراه با دفاعیه و بخشهایی از فایدون، مهمترین گزارش از واکنشِ او به اتهام و محکومیت و مرگ است.