«چزار در زبان لری به معنای «حسرتبهدل» است. این نام را به این دلیل برای این رمان برگزیدم که قهرمانان این قصه، هرکدام به نوعی کولهباری از حسرت را به دوش کشیدند. و این حسرتها را پایانی نبود، جز مرگ. خدا را شاکرم که به یاریاش توانستم گوشهای از دین خود را به آب و خاک اجدادیام ادا کنم.
اسامی و شخصیتهای داستان و تمام مکانهای موجود در قصه، همه واقعی هستند، اما این داستان صرفا زاییدهی تخیلات بنده است و هرگز اتفاق نیفتاده است. دلیل استفاده از نامها و مکانهای واقعی، صرفا جهت تشکر و قدردانی از اهالی روستای مذکور میباشد که هر کدام به سهم خود، بخشی از خاطرات این آب و خاک را ترسیم کردهاند.»