Close
(0) سبد خرید شما
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته بندی ها
    Filters
    امکانات
    جستجو
    نویسنده: اصغر عبداللهی

    کتاب هاملت در نم نم باران

    220٬000 ریال
    یادم نیست چه جوری جلو خانم ایستاده بودم، ولی مزه شور عرقی رو که رسیده بود به گوشه لبم و با زبون گرفتمش که چکه نکنه، یادم هست....
    شابک: 9786220106104
    ناشر: چشمه
    وضعیت موجودی: موجود نیست
    تاریخ تحویل: 3 تا 5 روز

     طغرل سبیل پرپشت حنا بسته را با انگشتانش شانه کرد. آژان از جیب یونیفرم جعبه ی چوبی سیگارهای دست پیچ مهیاشده اش را درآورد. با انبر زغالی از منقل برداشت، فوت کرد به زغال تا گر بگیرد؛ بعد سیگار را گیراند. «به منم بده مظفرجون، منم می خوام. هوس کردم. صب عادت ندارم جناب، ولی حالا تو این بارون شلاقی تهرون هوس کردم یه نخ بکشم. باورت می شه قهوه خونه چی باشی اما خلقیتا اهل دودودم نباشی؟ الآن هوس کردم.» «مکالمه، دیالوگ با مرگ؛ چه طور؟ چرا این شازده دانمارکیه، فرمودین به چه نام؟» «هاملت.» «هاملت. چه طور این طور قصدی داره؟ چی می گه؟» «مکنونات درون.» مرد میانه سالی در قهوه خانه را با احتیاط تا نیمه باز کرد؛ سرک کشید

    مشخصات محصول
    تعداد صفحه98
    نوبت چاپ1
    نوع جلدشومیز
    قطعرقعی
    سال انتشار1399
    مشخصات محصول
    تعداد صفحه98
    نوبت چاپ1
    نوع جلدشومیز
    قطعرقعی
    سال انتشار1399
    برچسب های محصول