... موسیقی شکل کوچکی است از قربانیکردن که خبر از تغییر میدهد. خواهیم دید که در این نقش موسیقی صفت قدرت سیاسی و مذهبی بود، به نظم دلالت میکرد، اما پیشآگهی براندازی نیز بود. بعد از ورود به مبادله کالایی، موسیقی در رشد و خلق سرمایه و نمایش شریک بود. بتوارهگون چون کالا، موسیقی مبین تحول کل جامعه ماست: آیینزدایی از شکل اجتماعی، سرکوب فعالیت بدن، تعیین عمل آن، فروش این عمل بهمثابه نمایش، عمومیت بخشیدن به استفاده از این نمایش، آنگاه نگریستن به ذخیرهشدن این استفاده تا زمان ازکفدادن معنایش. امروزه موسیقی - فارغ از اینکه شیوه مالکیت سرمایه چه خواهد بود - از استقرار جامعه تکرار خبر میدهد که در آن دیگر چیزی اتفاق نمیافتد. اما همزمان، از بروز براندازی عظیمی خبر میدهد، براندازیای که به سازماندهی یکسر نوینی میانجامد که هرگز نظریهپردازی نشده است، مدیریت فردی در آن تنها پژواکی آنی است. از متن کتاب