این کتاب به زندگی سوارز یکی از ستاره های معروف فوتبال می پردازد. کتاب بیست و پنج فصل دارد و زندگی سوارز را از زمانی که با پای برهنه فوتبال بازی می کرد تا وقتی که برنده جایزه کفش طلا شد را تعریف می کند.
همهی بچهها جشن تولد و مهمتر از آن کادوی تولد را دوست دارند. برای همین هم آگوست کوچولو بیصبرانه منتظر روز تولدش بود. آخر، پدربزرگ قول داده بود یک ماشین سیاه بزرگ به او هدیه دهد.
فضای داستانهای این کتاب از نوعی مینیمالیزم در نگارش و پرداخت نوجوان و جوانانه در متن بهره میبرد که منجر شده ساختار کوتاهنویسی به کار رفته توسط نویسنده به خوبی در خدمت روایت محتوا قرار بگیرد.