میکائیل، داستان زندگی زنی به نام نیکی است که بهشکل اول شخص و از زبان خودش روایت میشود. نیکی کودکی چندماهه به نام آیین دارد، همسرش در زندان است و بهدلیل بیماری همه گیر مدتهاست نتوانسته به ملاقاتش برود. او گرفتار دلتنگی زیاد است. داستان رسیدن او و همسرش به یکدیگر ماجراهایی دارد که نیکی با بازگشت به گذشته در هر بخش تکهای از آن را روایت میکند