مرد ناتمام نام رمانی از جواد پویان است که در سال 1393 به چاپ رسید. این کتاب از معدود رمانهای فارسی است که با موضوع مهاجرت نوشته شدهاند. در سالهای اخیر، با توجه به خیل عظیم ایرانیهای مهاجر، نویسندههای دیگری نیز به نوشتن دربارهی این موضوع دست بردهاند و معروفترین آنها همنوایی شبانه ارکستر چوبها است.
اکثر ما غیر از خبرهایی که از دور به گوشمان میرسد، چیز زیادی دربارهی مهاجرت نمیدانیم. در حالی که این واژه یکی از پرکاربردترین واژههای این روزهای ایرانیان است. داستانهای زیادی این روزها دارد در این مورد نوشته میشود که بسیاری از آنها در مورد راههای خروج از کشور و خطرات آن است و بعضی از آنها به تفاوتهای فرهنگی اشاره میکنند که هر کسی ممکن است در کشور دیگر با آدابی متفاوت، با آن مواجه شود. بعضی از داستانها نیز در مورد دلایل تلخ رفتناند.
در پشت جلد کتاب مرد ناتمام آمده است: «سعی راوی همواره این بوده است که کارش، تدریس تاریخ و خود تاریخ را محدود کند به آنچه در محدودهی یک کتاب میگنجد و حساب زندگی شخصی گذشتهی خود و اطرافیانش را از تاریخ و به طور مشخص از تاریخ نیم قرن گذشته جدا کند و نه به عنوان استادیار تاریخ، بلکه با یافتههای یک شعور متوسط، خوب میداند که زندگی شخصی، خصوصی، رنجها و شادیهای ما آدمها در تنها جایی که ذکر نمیشود تاریخ است. ولی باز هم ذهن راوی به دنبال طنابی است که زندگی روزمرهی آدمها را به کلیاتی چون سیاست و تاریخ گره بزند.»