تجربهی سوگ، با همهی فردی بودنش، از تجربههای مشترک انسانی است. همهی آدمها اندوه فقدان را به شکلی تجربه میکنند و این تجربهها، هر قدر هم متفاوت، غریبه و نامتجانس نیستند. دربارهی سوگ، بسیار گفتهاند و بسیار نوشتهاند و در دورهای که قیدوبندهای پاندمی امکانِ مناسک و مراسم جمعی سوگواری را از ما گرفتهاند، شاید بشود میان این گفتهها و نوشتهها راهی برای تسلا و معنابخشی به تجربههای فردی از سوگ و فقدان یافت. لنگرگاهی در شن روان حاصل چنین تلاشی است؛ تلاش برای پل زدن میان تجربهی فردی سوگ و تجربهی عمومیترِ اندوه انسانی، و برای گذر به آن سوی حصار اندوه و سوگ به مدد ادبیات.
آنچه در لنگرگاهی در شن روان میخوانید:
لنگرگاهی در شن روان تصویری از مواجههی شش شخصیت برجسته و نامآشنای دنیای ادبیات با سوگ پیش چشممان میگذارد؛ تجربههایی که در قالب جستار، خاطرهپردازی و نامهنگاری روایت شدهاند.
جستار « یادداشتهای سوگ »، روایت چیماماندا انگزی آدیچی است از تجربهی سوگ پدرش در عصر پاندمی؛ یادداشتهای داغدیدهای که محدودیتهای کرونایی امکان تجربهی عزاداری جمعی را از او گرفتهاند و حالا، در این انزوای ناخواسته، سوگ را به شیوهای متفاوت از سر میگذراند.
« درنگ تاریک » گزیدهای است از نامههایی که راینر ماریا ریلکه برای تسلیت به دوستان و نزدیکانش نوشته و در آنها از تجربهی سوگ و مواجهه با مرگ سخن گفته است. ترجمهی کامل این نامهها در دستور کار نشر اطراف قرار دارد و آنچه در این مجموعه میخوانید فقط چند نمونه از این نامههای ریلکه است.
« پس از زندگی » جستاری است از جون دیدیون دربارهی سوگ شوهرش. این جستار درخشان هم به صورت مستقل در نیویورکتایمز منتشر شده و هم با تغییراتی در کتاب سال اندیشهی جادویی که تا کنون، دو ترجمهی فارسی از آن منتشر شدهاند. آنچه در این کتاب میخوانید ترجمهی نسخهی منتشرشده در نیویورکتایمز است که پیش از این به فارسی منتشر نشده است.
« آکواریوم » جستار کمنظیری است از الکساندر همن، دربارهی مرگ دختر خردسالش ایزابل. همن نخست نسخهی مختصرتر این جستار را برای نیویورکر نوشت (که ترجمهای از آن در ماهنامهی همشهری داستان منتشر شد) و یکیدو سال بعد، نسخهی بلندتر و البته تکاندهندهترِ آن را در قالب مجموعهجستار خودزندگینامهایاش، کتاب زندگیهای من، منتشر کرد. آنچه در این کتاب میخوانید ترجمهی همین نسخهی بلندتر است که پیش از این به فارسی ترجمه نشده است.
« تجربه» جستار بلندی است حاصل تأمل و ژرفاندیشی بلندمدت او دربارهی تجربهی از دست دادن پسر خردسالش. گرچه امرسون در این جستار به مضامینی کلیتر میپردازد و فقط اشارههایی به تجربهی سوگ فرزندش میکند، به نظر میرسد تأملات امرسون و نگاه عریان و صریحش به زندگی از همان مصیبتِ شخصی حاصل شده و مرگ فرزند حکم درگاهی برای اندیشیدن به مضامینی بلند مثل ارتباط زندگی، فلسفه و تجربه را برای او پیدا کرده است.
« قصهی بیوهزن » ترجمهی منتخبی است از خردهروایتهای خاطرهپردازانه دربارهی تجربهی سوگ شوهرش، که در کتابی به همین نام منتشر شدهاند؛ کتابی که هنوز به فارسی ترجمه نشده است. گرچه فقط تعداد اندکی از خردهروایتهای این کتاب در مجموعهی حاضر گنجانده شده، کلیت خردهروایتها حفظ شده و حذف و تغییری در آنها صورت نگرفته است.