در سال ۱۹۵۹ در شهری ساحلی و آرام در شرق انگلستان، فلورنس گرین بیوه ای شجاع و مهربان، تصمیمی می گیرد که آرامش ظاهری شهر را بر هم می زند. او میخواهد در خانه ای قدیمی و اسرار آمیز که شایعه ی تسخیر شدگی اش بین مردم پیچیده یک کتاب فروشی کوچک راه بیندازد. اما این تصمیم ساده خیلی زود او را در برابر موجی از مخالفتها، تعصب ها و منافع . پنهان قرار میدهد. در شهری که ساکنانش به تغییر خو نکرده اند فلورنس برای رویایی می جنگد که گویی جهان کوچک اطرافش تاب شنیدنش را ندارد.
پنلوپه فیتز جرالد جهانی میسازد که در آن عشق به کتاب و آزادی اندیشه در برابر ترس و سکوت به مبارزه بر می خیزد.