در این کتاب، یانگ به بسیاری از پرسشهای پیچیدهای میپردازد که حاصل امتزاج شرح حال نیچه با آثار اوست: چرا پسر کشیشی پروتستان به جایی رسید که خود را «دجّال» بخواند؟ چرا این پروسی سرسخت از پروس زمان بیسمارک بیزار شد؟ و چرا این دشمن فمینیسم معاشرت با زنان فمینیست را ترجیح میداد؟ یانگ تفکّر نیچه را در بافتار روزگار خودش ــ ظهور میلیتاریسم پروسی، یهودستیزی، علم داروینی، جنبشهای «جوانان» و نهضتهای رهاییبخش، و نیز نظریهی «مرگ خدا» ــ میگذارد و بر تأثیر قطعی افلاطون و ریشارد واگنر در تلاش نیچه برای اصلاح فرهنگ غربی تأکید میکند. از تأثیر ویرانگری که عشق نافرجام نیچه به لو سالومه بر شخصیت او داشت نیز سخن میگوید و میکوشد تا بفهمد چرا نیچه در چهلوچهار سالگی دیوانه شد.