داستان این کتاب یادآور آثار بکت، یونسکو و میلهاوزر است؛ یک کمدی سیاه ابزورد و بدیع. چیره دستی نویسنده در این رمان چنان خوش نشسته که جف واندرمر این کتاب را بهترین اثر داستانی قرن بیست و یکم مینامد. این رمان بیش از هر چیز دربارهی رنج و فقدان است، در پایان اما امید طلوع میکند و رنگی دیگر به فضای داستان میدهد. طرح داستان ساده است اما احساسات نهفته در زیرمتن کتاب پیچیده. داستانی عجیب اما دلنشین دارد و بعید است شخصیتهای شگفت انگیز آن تا مدت ها از ذهن خواننده بروند.