پیمان هوشمندزاده در مقام داستان نویس تجربههایی خاص و جدی داشته است. او بعد اقبال گستردهی مجموعه داستانها کردن در میانهی دههی هشتاد، چند کتاب دیگر نیز منتشر کرد که هر کدام به نوعی امتداد مسیری بودند که او در ها کردن پیریزی کرده بود. جدیدترین مجموعه داستان او، روی خط چشم، شامل ده داستان کوتاه است که از منظر ساختاری به هم وابستگی دارند اما مستقل از هم خوانده میشوند. در داستانهای این کتاب جهان مرموز طنزآلود هوشمندزاده در رابطه با انسان و اشیا و مهمتر از همه در ایجاز زبانیاش آشکار میشود. در هر داستان امری به ظاهر پیش پا افتاده کل متن را به تسخیر خود در میآورد و موجب حرکت انسانش میشود و به سوی نوعی مینیمالیسم در زندگی، مینیمالیستی که در اعماقش جریان ممتد زیستن با بحران دست و پنجه نرم میکند و طنین آرام و در عین حال موثرش به آهستگی به گوش مخاطب هوشمندزاده میرسد.