موش یادداشتی بر پیانو گذاشته بود و خواهش کرده بود منتظرش بمانم. محض وقت کشی شستی های پیانو را با انگشت به بازی گرفتم. گیلاسم را بالای آخرین اکتاو گذاشتم و چند آکورد بی معنا زدم. خانه بوی رنگ می داد. کم کم طرح تصاویر هیدرا، کشتی آرگو، صورت فلکی قوس و صورت فلکی گیئسو بالای پیانو بر دیوار پشتی پدیدار می شد و به استودیو آشنای من حالتی خاص می داد، حالتی که مایه رونق کسب و کارش می شد.