در یکی از روستاهای کوچک هندوستان دختر نوجوان و محبوبی به نام داکشا زندگی میکند. داکشا همچون سایر اهالی روستا زندگی ساده و فقیرانهای دارد، اما علاقه و توجه او به گیاهان دارویی سبب میشود به شاگردی پندیتجی پزشک سنتی روستا درآید. چرخ حوادث او را در مسیری قرار میدهد که به آزمونی تازه وادار میشود. به نظر میرسد راه تحقق آرزوی او در انتهای این مسیر است. نویسنده این داستان را در نهایت سادگی به رشتۀ تحریر درآورده است. او از دختری میگوید که به توانایی خود در دهکدهای کوچک و پایبند سنتهای رایج ایمان آورده است. نویسنده در این داستان جذاب روستایی سعی دارد پیام مهمی را خصوصا به نوجوانانی که هنوز در انتخاب مسیر شغلی آیندۀ خود اطمینان ندارند بفهماند. به تواناییها و استعدادهای خود ایمان داشته باشید چراکه میتوانید در همان زمینه خوش بدرخشید. این داستان به شکلی ساده و واقعگرایانه ما را به دنبال خود میکشاند و ای بسا خواننده را به یاد روستاهای دورافتاده و فقیرانۀ خودمان بیاندازد که دخترانی چون داکشا در آنجا به سر میبرند.