سفر تنها ماجراجویی بود که انسان می شناخت. زیرا شکار مهم ترین راه زنده ماندن بود. شکار یعنی کندن از دامن امن جمع. کندن از غار و سفر به درون دنیای وحشی برای به دست آوردن غذا. لازم بود این فعالیت، شکار، که جان مردمان به آن وابسته بود، قدر دانسته شود. در تمام دوران اسطوره ای، همه ی ملل از پی رنگ سفر برای داستان های خودشان استفاده می کردند. از ادیسه، موسا، معراج تا هفت خوان رستم و داستان های مشابه. این پی رنگ پهنه ی وسیعی از جهان را می کاود. یعنی مکان های متنوع (عرض بسیار) و زمان اسطوره ای (طول بسیار) را دربرمی گیرد. از همین رو، برای نشان دادن قهرمانی های قهرمان بسیار مناسب است، قهرمانی که باید الگو قرار گیرد. زمان اسطوره ای یعنی زمانی ورای فهم بشر از زمان معمول و تجربه شده، زمانی ازلی و ابدی که قهرمان اسطوره در آن غرق است، زمان خدایان. به سبب همین ویژگی های زمانی و مکانی، کاویدن درونیات بشر در این پی رنگ و داستان های آن کمتر امکان داشت. چون حرکت قهرمان، خطی و در یک مسیر کمابیش بدون ارجاع است، امکان بازگشت به مکان ها و شخصیت های پیشین نیست.