رئیس خانواده تت، لاجوس، رئیس آتش نشانی روستا، از احترام عمومی زیادی برخوردار است. همسرش، ماریسکا و دخترش، آگیکا، واقعا او را میپرستند. پسر تت، گیولا، در جبهه روسیه خدمت می کند. از آنجایی که پستچی روستا در اوایل جنگ فراخوانده شد، یک چهره بد شکل به نام پدر گیوری را به جای او نشاندند. پدر گیوری حس تقارن فوقالعادهای دارد، این حس در اینکه چه کسی، چه زمانی و چه نوع نامهای دریافت میکند، نقش دارد. عمو گیوری به خصوص توته را دوست دارد، زیرا توت همیشه خود را تسلیم می کند، موهایش را از وسط شانه می کند، بنابراین اگر قرار بود دو نیم شوند، هر طرف کاملا یکسان می شد.