داستانهای این مجموعه هرکدام با مضمونی خاص و تکاندهنده، خواننده را به تفکر وامیدارد. چه در داستانهای برگرفته از متون کهن و چه داستانهای عاطفی وی دربارۀ «مادر» این معجزۀ بشریت که بیشک اشک را از چشمان ما جاری خواهد ساخت. داستان «نفس های سیاه» بیانگر ستمگریهای ظالمانه حدشکنان قرون و اعصار است که تباهی روحشان به تیرگی رنگ سنگهای سیاهی است که بیچارگان باید از معادن استخراج کنند. مردمانی فقیر که همیشه در طول تاریخ، آرزوهایشان لگدکوب زیادتخواهی لجامدریدگان بوده است. سه داستانی که از متون کهن اقتباس و به رشتۀ تحریر درآمده است، تکاندهنده است. زنجیر خودخواهی، روح بشر را به بند میکشد و انسانیت را در او میکشد. آنگاه که این زنجیر ملعون اسارت شکسته و فرو میافتد، معنای حقیقی زندگی آشکار میگردد. سه داستان دیگر این مجموعه با محوریت «مهر مادری» که عالیترین و گرانبهاترین ودیعۀ الهی به بشر است، نگاشته شده است. ستایش از مادر که جهان بیوجود او هیچ است. قلم روان و جذاب ندا ترابی آگاهانه به زوایای روح انسان نفوذ میکند و در کنار توصیفاتی بههنگام، ما را به دنیایی که آفریده میکشاند. بعد از خروج از دنیای این داستانها، ما دیگر آنی نیستیم که بودیم. چیزی در وجود ما تولد یافته است.