زشتی در چشم نظارهگر است یا چنین نیست؟ کتاب حاضر به این پرسش میپردازد تا نشان دهد که آیا زشتی صرفاً ساخته ذهن و فرهنگ نیست؟ هندرسون قارهها و قرنها را درمینوردد، از عهد باستان تا دوران مدرن، و قلمروهای گوناگونی را میکاود -ادبیات، هنر، معماری، موسیقی، اسطورهشناسی؛ بسترهای فرهنگی، تاریخی و زیستشناختی؛ افراد و گروههای انسانی- بلکه مفاهیم هموارهمتغیر زشتی را ترسیم نماید، و از تأثیر ژرف آن بر تصور عمومی بگوید. «زشتی و زیبایی در عوض آنکه دوگانهای صرف باشند، گویی بیشتر مانند ستارگان دوتایی در میدان جاذبهی یکدیگر میافتد و… به گرد یکدیگر میچرخند.» هندرسون سخن از «زشترویان» میراند که در مرز دوگانگی انسان-حیوان جای میگیرند؛ و از «گروههای زشت» و رفتارهایی چون مقصردانستن آنها، مقدسنمایی آنها، اسکان استعماری آنها، نظامیسازی آنها، قانوننویسی دربارهی آنها، و بهرهبرداری کالایی از آنها؛ و دستآخر از «حسهای زشت»: نمای زشت، لمس زشت، صداهای زشت، بوهای زشت، مزههای زشت و… باری، زشتی به اندازهی زیبایی در انسانبودن ما سهیم است.