نژلا دختر وروجکی نیست، اما دختر متفاوتی است، خیلی خیلی متفاوت. چرا؟ به چند دلیل: هم خیلی ترسو است و از همه چیز میترسد (حتی از سوسک و موش و تاریکی و هیولا). هم خیلی شجاع است و پا به پای آمیتیس با هیولاها میجنگد. از مدرسه خوشش میآید، اما مثل آمیتیس از نازیلا و دوست فضولش پانته آ متنفر است. کلاس کاراته و بوکس و کیوکوشین نمیرود،اما موقع خطر مخش خوب کار میکند. تازه روی سرش هم بلد است بایستد. تنها دوست آمیتیس است، اما اصلا مثل آمیتیس نیست. یک صندوقچه اسرارآمیز، یک حباب سخنگو، یک اسکلت واقعی، یک معلم پرنده و یک عالمه هیولا با دختری که از هیچ چیز نمیترسد. دختری به نام آمیتیس!