چند روز دیگر تولد آرمنته است و عمه تبی و عمو دراک قرار است با پدر و مادر وندا بروند مسافرت، عمه امیلین هم که با آن کلاه خفن از راه میرسد، اوضاع بدتر میشود. از طرفی دختر عمه ماتیلدا با خودش دو تا زلزله آورده: دو روح نوجوان آتش پاره. حالا آرمنته باید نقشه ای بکشد و همه را از شر این دو روح خلاص کند.