در این کتاب زیگموند فروید سرگذشت سه بیمار خود را ترسیم و بررسی کرده است...
وقایع شش یا هفت سالگی بیمار، که از زبان خودش در نخستین ساعت درمان بیان گردید، آن طور که او تصور می کرد، صرفا آغاز بیماری اش نبود، بلکه خود بیماری اش بود. نوعی روان رنجوری وسواس کامل بود، بدون نیاز به هرگونه عنصر اساسی دیگر، و در آن واحد هسته و سرمشق بیماری بعدی اش بود. به عبارت دیگر، ساختاری مقدماتی بود که مطالعه اش ما را قادر می سازد تا درکی در خصوص تشکیلات پیچیده بیماری بعدی اش به دست آوریم. همان طور که مشاهده کردیم، این بچه تحت تسلط جزئی از غریزه جنسی، یعنی میل به نظربازی قرار داشت که نتیجه آن، رجعت مستمر اشتیاق بسیار شدیدش به زنان جهت دیدن بدن برهنه آنان بود.