"حکایت دو شهر" شبیه هیچ یک از آثار دیگر دیکنز نیست. لندنی که در آن وجود دارد به شکلی ترسناک آرام است، وقایعی را در آن سوی آب پشت سر میگذارد، و نسیمی که در خیابانهای آن میوزد...
چارلز دیکنز در مجموعۀ داستانهای ارواح قدرت جادویی قلمش در ترسیم فضاهای تاریک و ترسناک را به کار میگیرد تا از تخیلات سویۀ بازیگوش ذهنش کابوسی زنده و باورکردنی برای مخاطب بسازد: صندلی کهنهای که از رازهایی سرنوشتساز خبر دارد؛ دوستی نویافته در مهمانی خلوتی در خانهای قدیمی که فردا صبح درمییابی هیچکس جز تو او را ندیده است.
داستان "آرزوهای بزرگ" از گورستان کلیسای یک دهکده آغاز میشود و زندانی از بند گریختهیی کودکی به نام پیپ را غافلگیر میکند و با تهدید از او میخواهد مقداری خوراکی و یک سوهان برای پاره کردن زنجیرهایی که به دست و پایش است بیاورد و...