این کتاب داستان یک روز از زندگی ایدن است،پسر کوچولویی کنجکاو،پرشور،احساساتی و مبتلا به اوتیسم .این کتاب داستان مادر ایدن نیز هست.داستانی که یک روز از زندگی خانواده هایی مثل خانواده ایدن را به بچه هاو همینطور بزرگترها نشان می دهدتا شاید بیشترهمدیگر را درک کنیم و باهم مهربان تر باشیم.

دوست زیبای من که این کتاب را برداشته ای، سلام! این کتاب پیدایت کرده تا وقتی آن را خواندی پر از احساس شادی شوی تا بدانی چقدر دوست داشتنی و زیبایی

دخترک گفت : «دلم می خواد بدونم از اینا بازم هست یانه؟» پسرک گفت :«از کدوم ها؟» دخترک گفت:«از همین قصه ها ...یه قصه دیگه»

آلیس سان همیشه حس می کرد در مدرسه نامرئی است.او تنها دانش آموزی بود که در میان ثروتمندترین و شناخته شده ترین نوجوانان چین ، با بورسیه ی تحصیلی درس می خواند.

راهنمای کودکان برای شناخت و ابراز احساسات

امروز گرگ کوچولو تصمیم گرفته تا پدر و مادرش را غافلگیر کند او میخواهد مثل بزرگترها تنهایی لباسهایش را بپوشد گرگ کوچولوی ما چه خوشتیپ شده

گرگ کوچولو امروز مدام نه می گوید و چندان خوش اخلاق نیست اما مامان و مامان بزرگ یک نقشه ی خوب دارند...

امروز گرگ کوچولو و نی نی گرگی حسابی کثیف و نامرتب از پارک برگشته اند! الان فرصت خوبی است که گرگ کوچولو نشان بدهد که می تواند خودش تنهایی حمام بکند. زود،تند،سریع بپر توی حمام !

امروز گرگ کوچولو می خواهد مثل یک آدم بزرگ از خواهرش ،نی نی گرگی ،مراقبت کند.