دو سال از آخرین ماجراجویی تارا، راما و پاشا میگذرد. هر کدام در کشورهای حرفهای خودشان مشغول به کار شدهاند تا اینکه باخبر میشوند نوزاد عجیبی در کشور نوزادان متولد شده و مردی که در قرنطینه به سر میبرد، هر سال سیستم امنیتی موزهی کتاب را دستکاری میکند...
ترمزدستی و چراغ راهنما اسم دو تا وسیله توی ماشین نیستند، آنها دو تا دوست هستند که قرار است به کمک هم مأموریت بزرگی را انجام بدهند؛ گرفتن ارث و میراث بابابزرگ پولدار از یک بزمجه!