«تاد» و «ویولا» پس از گریختن از شهری ترسناک و پادآرمانی به نام «پرنتیس تاون»، به شهر «هیون» پناه آورده اند

فکر کن یک عمه داری، آن هم نه یک عمه‌ی معمولی، یک عمه ی جادوگر هزارساله. حالا باید او را توی باغچه‌ی خانه‌اش بکاری. دخترعمه‌ات که از قضا عاشقش هم هستی کنار باغچه ایستاده و اشک می ریزد...

حسابی برای کار کلاسی ام وقت گذاشته ام....

«پیشرفت های» اجتماعی چگونه ممکن است که در حقیقت به مانعی در مسیر خوشحالی ما تبدیل شوند

یونیکورن و یتی یکدیگر را دیدند

هری کله‌ چکشی از خاندان کوسه‌ های سر چکشیِ دریا‌های عمیق است

هری کله‌چکشی از خاندان کوسه‌های سرچکشیِ دریا‌های عمیق است؛ البته که هری ترجیـح می‌دهد یک کوسه‌ی سفید بزرگ یا کوسه‌ببر یا هر چیز دیگری باشد به‌جز خودِ کله‌چکشی‌اش!...

در شماره‌ سیزده مجله‌ هوپا، اول پای غرغر‌های جناب «قوطی کنسرویان» دم‌ دبیر مجله می‌نشینیم، بعد میرویم سراغ «بودا» و زندگی عجیبش.

داسی‌دایناسی در این داستان یاد می‌گیرد تنهایی حمام‌کردن کار خیلی سختی است و باید بزرگ‌تر شود تا بتواند تنهایی برود حمام.