مشکلات بنیادین یک نویسنده، چه تازهکار باشد و چه کهنهکار، امروزه هیچ فرقی با سال 1934 که کتاب «نویسنده شدن» برای اولینبار چاپ شد ندارد. این مشکلات ربطی به تکنیکهای داستاننویسی که در تمام دورههای نویسندگی خلاق به آن می پردازند، ندارد و تا وقتی اشارهای به این مشکلات نشود، تقریبا تمام دورههای آموزشی نویسندگی در بیشتر مواقع به شکست میانجامد. مشکلات بنیادین نویسنده مشکلات شخصیتی هستند: نمیتواند شروع به کار کند، داستانی را خوب شروع میکند ولی بعد سردرگم یا دلسرد میشود، بعضی وقتها خیلی خوب مینویسد و در باقی اوقات بد، کار درخشانی مینویسد ولی بعد از یک داستان یا رمان عالی نمیتواند دوباره بنویسد، تا پایان دوره نویسندگی خلاق خوب مینویسد و بعد از پایان آن دیگر نمیتواند بنویسد و…
نویسنده نیاز دارد بداند کدام عادتهای فکری و عملی سد راه پیشرفتش میشوند، چه نیروهای دور از نظری اطمینانش را متزلزل میکنند و اموری از این دست. هدف دروتیا برند در این کتاب، این است که نویسنده را به سوی ارتباطی تنگاتنگ با ناخودآگاهش رهنمون کند، به او کمک کند که عادتهای سالمی را در خود بپرورد و نویسنده را به سمتی هدایت کند که از هرگونه انسداد در نوشتن رهایی یابد. درواقع بیشتر تمرکز او بر قلب و ذهن نویسنده است.