گِرگ هفلی متوجه میشود که مسیر رسیدن به شهرت و ثروت با موانع و مشکلاتی همراه است. وقتی او تصمیم میگیرد با گروه برادر نوجوانش رودریک، یعنی “پوشک انفجاری”، همراهی کند، نمیداند وارد چه مخمصهای شده است...
گرگ هفلی بدجوری زیر فشار است، چرا که میداند وقتی کل خانواده در یک خانهی ساحلی فسقلی در گرمای شدید و کلافهکننده دور هم جمع میشوند، این ترکیب حتماً فاجعهبار خواهد بود...