طاهره علوی کتاب من و اتاقهای زیر شیروانی را از نگاه یک دختر جوان ایرانی روایت میکند که برای تحصیل به پاریس مهاجرت کرده است. داستان با روایت دختر از حرفها و گفتههای پدر در نامههایش آغاز میشود. نامههایی که پدر در آن از اوضاع نامساعد اقتصادی و سقوط ریال میگوید اما همواره تأکید دارد که اگر مجبور باشد کت تنش را بفروشد، این کار را انجام میدهد و هزینهی تحصیل دخترش را فراهم میکند. برای همین است که دختر مدام از خواندن نامههای پدرش اجتناب میکند.
او که حالا ساکن زیرشیروانی خانهی یک مهاجر اسپانیایی است، به ناچار با مهاجرهای دیگری با ملیتهای آمریکایی، اروپایی، آفریقایی و آسیایی مراوده دارد اما چنان در کلیشههای ناسیونالیستی غرق شده که نمیتواند ارتباط خوبی با آنها برقرار کند. راوی به مرور مخاطب را در جریان نگاه خود نسبت به همسایههایش قرار میدهد و عقاید نژادپرستانهاش را عیان میکند. همین نگاه به تدریج او را منزوی میکند و به این ترتیب سگ خانه به تنها همدم او تبدیل میشود تا اینکه بازگشت دوبارهی یکی از مهاجرین همسایه باعث شکلگیری رخداد تازهای در زندگی این دختر میشود.
بخشی از کتاب
"مىدانى من این کثافتها را لخت دیدهام؛ بدون ادا و اطوارها و رفتارهاى شیک و آبکشیدهشان. در جبهه؛ وقتى کنار جنازه زنها و بچههاى ویتنامى به اصطلاح خودشان دست از کار مىکشیدند تا استراحت کنند. آنوقت در باره کس و کار خودشان حرف مىزدند یا اگر زن و بچهاى نداشتند دست به جیب مىشدند تا عکس دوستدخترهایشان را به هم نشان بدهند"