از سال ۱۳۴۸ و در زمان حسن البکر دولت عراق مجوز اقامت عراقیهای ایرانیالاصل را تمدید نکرد و اقدام به اخراج آنها کرد. حتی ایرانیهایی که شناسنامۀ عراقی داشتند، در این اقدام رانده شدند. این اخراج که تا بعد از جنگ نیز ادامه داشت، همواره همراه با افتوخیز بود. گاهی با شدت و حدت انجام میشد و گاهی نه. عراقیهای ایرانیتبار که به معاودین شهرت یافتند، در ایران، عراقی و عرب خوانده میشدند و در عراق، ایرانی. دو وطن داشتند و گویی یکی را هم نداشتند! کتاب حاضر صحنههایی از زندگی معاودین را به تصویر میکشد. از سوی دیگر به روایت سپری کردن ایام اسارت برخی اسرای عراقی در قرارگاه خاتمالأنبیا میپردازد.
بریدهای از کتاب مسافران
به سختی از تخت کندم و رفتم پذیرش. زنگ زدم خانه، کسی گوشی را برنداشت. خانۀ ابراهیمی را گرفتم. آنها هم برنداشتند. دلشوره به جانم افتاد. نکند زبانم لال مهدیام طوری شده! نکند بلایی سر پسرعمو آمده! دلم نازک شد و زدم زیر گریه. اشک میریختم و زمزمه میکردم: «یا امام رضا تو غریبی، من هم اینجا غریب افتادم، کمکم کن!»
احمد حسن البکر (۱ ژوئیه ۱۹۱۴ – ۴ اکتبر ۱۹۸۲)، چهارمین رئیسجمهور عراق بود که از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۹ پست ریاست جمهوری عراق را در اختیار داشت. او از اعضای برجسته حزب سوسیالیست انقلابی بعث اعراب و سپس حزب بعث عراق بود که از بعثیسم حمایت میکرد.
حسن البکر اولین بار پس از انقلاب ۱۴ ژوئیه که سلطنت عراق را سرنگون کرد، به شهرت رسید. در دولت تازه تاسیس، او درگیر بهبود روابط عراق و شوروی بود. در سال ۱۹۵۹ مجبور به استعفا از ارتش عراق شد زیرا دولت وقت عراق او را به فعالیت های ضد دولتی متهم کرد. پس از استعفای اجباری رئیس دقتر نظامی حزب بعث عراق شد. او از این طریق به عضو گیری با آرمان بعثی پرداخت.حسن البکر نخست وزیر قاسم را در انقلاب رمضان سرنگون کرد و دولت ائتلافی بعث-ناصریست به وجود آورد. البکر در این دولت نوپا ابتدا به عنوان نخست وزیر و سپس به عنوان معاون اول رئیس جمهور منصوب شد. پس از سقوط دولت ائتلافی به دست ناصریستها در کودتای نوامبر ۱۹۶۳ البکر و حزب بعث عراق به فعالیت های زیرزمینی روی آوردند و به منتقدان و دشمنان سرسخت دولت تبدیل شدند. در این دوره او به عنوان دبیرکل شاخه عراق حزب بعث انتخاب شد و صدام حسین را به معاونت خود منصوب کرد. او و حزب بعث در کودتای ۱۷ ژوئیه دوباره قدرت را به دست گرفتند. پس از کودتا، او به عنوان رئیس شورای فرماندهی انقلاب و رئیس جمهور انتخاب شد. او بعدا مقام نخست وزیری را نیز کسب کرد. همچنین صدام معاون حزب بعث عراق، نایب رئیس شورای فرماندهی انقلاب و معاون رئیس جمهور شد و مسئولیت سرویس امنیتی عراق را بر عهده گرفت. در زمان حکومت البکر، عراق به دلیل بالا رفتن بین المللی قیمت نفت، از نظر اقتصادی رشد کرد (که موقعیت آن را در جهان عرب تقویت کرد)، رفاه زندگی عراقیها را افزایش داد، اصلاحات ارضی انجام شد و ثروت به صورت مساوی تقسیم شد. البکر در دهه ۱۹۷۰ به تدریج قدرت خود را از دست داد، زیرا صدام از طریق سرویس های امنیتی موقعیت خود در حزب و دولت را تقویت کرد. در سال ۱۹۷۹، البکر به «دلایل بهداشتی» از تمام مناصب دولتی استعفا داد. او در ۴ اکتبر ۱۹۸۲ درحالی که بیماری داشت توسط صدام حسین با داروی مسموم به قتل رسید.