کتاب مدارگرد

در «مدارگرد»، شش فضانورد در کابین فشرده ایستگاه فضایی بین‌المللی، طی ۲۴ ساعت، شانزده طلوع و غروب زمین را نظاره‌گرند و میان هیجان کاوش و تنهایی مطلق سرگردان‌اند. هر فصل مانند یک مدار کامل زمان را به بازی می‌گیرد و گذشته و حال را در هم می‌آمیزد گویی لحظه‌ها در خلا معلق مانده‌اند.
وقتی اختلالی ناگهانی فضاپیما را می‌لرزاند ترس و مسئولیت دست به دست هم می‌دهند و هر تصمیم وزن سرنوشت را با خود دارد. پرونده‌های درونی فرمانده، پزشک، مهندس و خلبان تصویری چند وجهی از امید شک و شجاعت عرضه می‌کند که خواننده را در دل معرکه‌ای عاطفی فرو می‌برد. هاروی حتی از زبان ربات کشتی و نگاه خیالی یک موجود بیگانه بهره می‌برد تا پرسش «ما کیستیم؟» را در برابر «دیگری» به چالش بکشد. تم مرکزی داستان نبرد میان اختیار و سرنوشت. با ضرب آهنگ گردش فضاپیما در فضا همنوا شده و هر چرخش، پرسشی تازه می‌آفریند. در نقطه اوج، انتخاب بازگشت به آغوش امن زمین یا جهش به سوی ماجراجویی ناشناخته، قلب روایت را به تپش در می‌آورد. صدای سکوت و لرزش‌های فلز در تاریکی، طنین افکن تلاش بشر برای بقا و کشف است؛ نجواهایی که در ورای کهکشان‌ها شنیده می‌شوند. «مدارگرد» فراتر از یک ماجرای علمی تخیلی است؛ این سفر به اعماق فضا، آیینه‌ای ست برابر درون ما و دعوتی ست به تماشا و تأمل دوباره در گستره‌ی بی‌پایان هستی.