اورول در کتاب "تنفس در هوای تازه"، بر علیه پیشرفت و تکنولوژی و مرگ ارزشهای انسانی قلم میزند و برای از بین رفتن تمامی خصایل انسانی قدیمی اظهار تاسف میکند. این رمان حال و هوای انگلستان پیش و پس از جنگ را با هم مقایسه میکند.
یه چیزهایی رو میدونیم ولی تا وقتی یه نفر دیگه اونها رو بهمون نگفته دست به عمل نمیزنیم. این کتاب میخواد چیزهایی که میدونی رو قاطعانه بهت بگه تا انگیزه پیدا کنی. تا بدونی بقیه هم مثه تو هستن. هیچکس عقل کل نیست. پس راحت باش. همهچی به درک. کاری که فکر میکنی باید انجام بدی رو انجام بده!
جلال آل احمد در کتاب "یک چاه و دو چاله (و مثلا شرح احوالات)"، فضای جامعه در اواخر دههی بیست و اوایل دههی سی را که از نظر فرهنگی به شدت مسموم است مورد نقد قرار میدهد.
کتاب "سه قطره خون"، شامل یازده داستان کوتاه است که هدایت در هر یک از آنها به ظرافتی خاص و تمام افکار و اندیشههایش را به نمایش میگذارد و دربارهی هر یک از مسائل و طبقات اجتماعی نظر و اندیشهاش را باز میتاباند.